Police and love

پارت20

مینهو مینهو.. مستر لی مین سان

+اوه.. ببخشید. جونم

-به چی داری فک میکنی

مرد بلند قامت اون سمت اتاق به شوخی گفت

=داره به یه پسر دیگه فک میکنه

*نوچ نوچ چطور دلت میاد به همچین پسری خیانت کنی

=بی لیاقت

هان که واقعا باور کرده بود قلبش مچاله شد درسته اسماشون فقط برای یه ماموریت تو شناسنامه همه اما فک می‌کرد میتونه تو شیش ماه این قرارداده فیک و واقعیش کنه و دل مینهو رو بدست بیاره اما مثل اینکه ینفر زودتر. دست بکار شده.. به سختی تونست بغضش کنترل کنه اما با یادآوری حرف های اون دونفر اشکاش بی اراده ریخت

مینهو به صورت سنجابکش نگاه کرد از اون اشک‌های معصومانه اش معلوم بود حرف اونها رو جدی گرفته نگرانی کل وجودشو گرفت بسمت جیسونگ رفت  شونه ها اش گرفت و گفت

+سنجابکم گریه نکن اونا شوخی کردن آخه من چطور میتونم به کسی جز تو فک کنم اصن مگه خوشگل تر و کامل تر از تو توزندگیم میتونم پیدا کنم فرشته کوچولوم دیگه گریه نکن باشه آخه حیف اون مرواریدهای خوشگلت نیس

-پس داشتی به چی فکر میکردی

+داشتم فک میکردم اگه بچمون به تو نره چیکار کنم

-یجور حرف میزنی انگار من حامله ام

+اونش با من
دیدگاه ها (۱۴)

...

ALove in the sunset

Police and love

Police and love

#عشق_پولی#part21جیسونگ رفت و پیش مینهو نشست و شروع کرد به حر...

دوستان عزیز تخمه بیارید براتون فیک خیانت اوردم#تکپارتی##درخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط